DAR AVAZ BOUMIYAN "SOMALI" , AYATOLLAH-HA RA BE " NOUN " TAZEH RESANDAND.......H.
بوميان ايران زير چتر فقر و محروميت مانده اند
>
> ---------------------------------------------------------------------------
>
> سایت ملت آنلاین: مردم بومي حافظ ميزان قابل توجهي از ميراث تاريخي بشريت هستند. مردم بومي به اكثريت زبانهاي جهان صحبت كرده همچنين وارث و انتقالدهنده دانش زياد، هنرهاي گوناگون و سنتهاي فرهنگي و مذهبي هستند. مردم بومي عمدتا به بخشي از جوامع بشري گفته ميشود كه هنوز بر پايه دانش و سبك زندگي سنتي گذران عمر ميكنند. معمولا در جوامع بومي آهنگ توسعه كندتر از جوامع ديگر است.
>
> علت اين كندي آن است كه عموما جوامع بومي بر پايه يافتهها و دانش سنتي خود و همچنين برقراري تعادل بين داشتهها و نيازهاي جامعه شان راه توسعه را پيش ميگيرند.به نوعي ميتوان گفت كه جوامع بومي به پايداري توسعه بيش از ساير جوامع توجه ميكنند.توجه جوامع بومي به منابع طبيعي به عنوان مهمترين اهرم توسعه، باعث شده تا مجامع علمي جهان امروزه توجه بيشتري به دانش بومي نشان دهند.
>
> اما آنچه اهميت وجود مردم بومي در هر جامعهيي را صد چندان ميكند اين است كه وجود اين افراد باعث حفظ هويت فرهنگي جامعه ميشود، هر جامعهيي كه از مردم بومي خود فاصله بگيرد و به بهانه توصعه دانش و وارد شدن به عرصههاي تازه تكنولوژي مردم بومي خود را به انزوا رانده و آنها را ناديده انگارد، قطعا در برابر هجوم فرهنگهاي بيگانه بسيار آسيب پذيرتر خواهد بود.
>
> شايد به همين خاطر است كه سازمان ملل متحد روز نهم اوت را به عنوان روز جهاني مردم بومي اعلام كرده است. هر كشور براي حفظ هويت و فرهنگ خود نيازمند حضور مردمان بومي است.اين در حالي است كه حتي بسياري از دانشمندان معتقدند علوم انساني و روانشناسي بايد در هر جامعهيي بوميسازي شود تا بتواند بطور جدي در افراد جامعه تاثير گذاشته و عامل رشد و شكوفايي فرهنگي و علمي جوامع مختلف بشري باشد.
>
> 370 ميليون مردم بومي
>
> بر اساس آمارهاي جهاني تخمين زده شده كه بيش از 370 ميليون نفر مردم بومي در سراسر جهان زندگي ميكنند. جمعيتي كه استحقاق بيش از جشن هيا نمادين و سخنرانيهاي سمبليك يك روزه را دارند. مردمان بومي در تمامي جوامع سالها سركوب شدهاند، غافل از اينكه شناسنامه هر جامعه و تنها نگهبان و نگهدار فرهنگ اصيل جوامع انساني همين آدمهاي بومياند، آنها نياز مند ابزار جامع براي دفاع از خود، روش زندگي و آرزوهايشان هستند.
>
> تقريبا يك نفر از هر ۱۰ مردم بومي در جهان با فقر مطلق مواجهاند. احتمال اينكه بوميان خدمات بهداشتي و آموزش ناكافي داشته و حتي اين خدمات را دريافت نكنند، بسيار زياد است. منافع طرحهاي توسعه اقتصادي غالبا به آنان نميرسد و به اندازه كافي نيازها و سنتهاي ويژه آنان را در نظر نميگيرند. ساير فرآيندهاي تصميمگيري غالبا تحقيرآميز يا بيتفاوت نسبت به سنتها و مشاركت بوميان است. در نتيجه قوانين سياستهاي طراحي شده به وسيله اكثريت كه كمترين توجه را به ملاحظات بوميان دارد غالبا موجب اختلافات سرزميني و درگيريها بر سر منابع طبيعي ميشود كه اين مسائل روش زندگي و حيات مردم بومي را تهديد ميكند.
>
> بوميــان ايــران و محروميـت ها
>
> اما آنچه كه مسلم است در ايران مردم بومي هم مانند بسياري ديگر از نشانههاي فرهنگ و تاريخ ايران از سوي مسوولان ناديده گرفته شدهاند، خيلي از شهرهاي معروف ايران كه زماني به عنوان شهرهاي تاريخي از آنها نام برده ميشد، حالا هر كدام به شهرهاي بزرگ با زندگي مدرن تبديل شدهاند و مردمان بومي را به گوشهيي دور راندهاند.
>
> بوميان مناطق مختلف ايران سالهاست كه به فراموشي سپرده شدهاند، آنها از ابتداييترين حقوق خود محرومند، شهرهاي بزرگ و زندگي شهر نشيني آنها را به حاشيه رانده، سنت و فرهنگشان به دست فراموشي سپرده شده و خيلي از آنها حتي ديگر نميتوانند فرزندانشان را با همان سنت و آداب و رسوم تربيت كنند. حال سوال اينجاست مسوولاني كه نگران تهاجم فرهنگ بيگانه به كشور بوده و آشكارا ميدانند كه كشورهاي ديگر سعي در نفوذ فرهنگي به ايران دارند، بدون توجه به فرهنگ بومي مردمان ايران به فكر راهكارهاي ديگري براي مقابله با اين تهاجم فرهنگي هستند، راههايي كه بارها و بارها امتحان شده و اغلب هم به نتيجه نرسيده است.
>
> در حالي كه توجه به مردم بومي هر منطقه، فراهم آوردن شرايط زندگي مناسب زندگي براي آنها، دور كردن سايه فقر و ناكامي از زندگي اين افراد و پرورش فرهنگ آنان مهمترين راه براي مقابله با بيتوجهي افراد جامعه به هويت و فرهنگ بومي است كه قدمتي چندين و چند هزار ساله دارد.
>
> محرومترين بوميان ايران
>
> اما محروم ترين بوميان ايران مردمي هستند كه در مناطق جنوبي زندگي ميكنند. براي نمونه بايد به مردم بومي كيش اشاره كرد. اين جزيره كه براي همه ما تداعيكننده هتلهاي لوكس و پاساژهاي پر زرق و برق است، زماني محل زندگي مردم بومي اين جزيره بوده، مردمي كه چند كيلومتر دورتر از تمام زرق و برق اين جزيره جنوبي در منطقه كوچكي به نام سفين زندگي ميكنند و از راه ماهيگيري به سختي روزگار ميگذرانند.
>
> بيشتر شهرهاي ايران چنين وضعيتي دارد، مركز نشينان هر شهر و استان از امكانات رفاهي بهره مندند در حالي كه مردم بومي حداقلها را هم به سختي به دست ميآورند و اين رويه تاريخي دارد به قدمت توسعه شهرها و راه افتادن چرخ صنعت و تكنولوژي در جامعه بشري!
>
> اين قصه بسياري از ديگر بوميان جنوب است، مردم بومي قشم، بندرعباس، خرمشهر و خلاصه تمام بوميان خطه جنوب مردم محرومي هستند كه دور از توجه جامعه و مسوولان زندگي خود را به سختي ميگذرانند، اما همچنان به فرهنگ و سنتهاي خود پايبند مانده و سعي ميكنند فرزندانشان را هم با همين فرهنگ و آداب، تربيت كنند، هر چند كه طي سالهاي اخير بسياري از آنها به دليل اينكه اجازه آموزش به زبان مادري و برگزاري مراسمها خاص فرهنگي خود را نداشته چنين آرزويي تقريبا برايشان محال شده و به همين خاطر است كه بسياري از فرهنگهاي بومي اقوام ايراني يا نابود شدهاند يا در حال نابودياند.
>
> گذاري بر فرهنگ نخستين بوميان ايران
>
> ايران باستان سرزمين پهناوري بوده است كه از هزاران سال پيش در آن زندگي شروع شده است. گرچه آگاهي ما از چگونگي زندگي آنها ناچيز است ولي بازماندههاي آثار زنگي اين مردم كه توسط باستان شناسان به دست آمده است تا اندازهيي ما را با شكل زندگي و باورهاي آنها آشنا ميسازد. پژوهشگران، نژاد بوميان ايران را آسيايي ناميدهاند.
>
> در نظر آنها آسيايي، نژادي است كه نه به دسته سامي نژادها بستگي دارد و نه به نژاد هند و اروپايي. همه مردم اين نژاد در آن دوران به زبان پيوندي سخن ميگفتند. پيوندي زبانهايي را گويند كه در آن پيشوند و پسوند وجود ندارد.
>
> در ميان بعضي از تيرههاي بوميان ايران، از جمله در ميان طايفه گوتي، كه از كوه نشينان ساكن در دره كردستان بودند، زن، فرمانده سپاه بود. وضع سياسي بوميان ايران بستگي به دستهبندي خانوادهها داشت و رييس اين خانواده را از ميان خود انتخاب ميكردند. تا مدتها انديشه تمركز قدرت در دست يك فرد يا يك رييس، كه بعدا شاه ناميده شد، در ايران به وجود نيامد.
>
> اين وضع سياسي و شكل طبيعي سرزمين ايران باعث شد كه اقوام و قبيلهها از اختلاف و درگيري كه نتيجه آن جنگ و خونريزي باشد پرهيز كنند و به توسعه زندگي و تكامل در تمدن خويش بپردازند.زندگي آرام بوميان ايران در اين هنگام با مهاجرت تيرههايي از نژاد ديگري روبرو شد. آنگاه همراهي متقابل فرهنگهاي آنها در تاريخ و زندگي مردم اين سرزمين فصلي تازه به وجود آورد.
بوميان ايران زير چتر فقر و محروميت مانده اند
>
> ---------------------------------------------------------------------------
>
> سایت ملت آنلاین: مردم بومي حافظ ميزان قابل توجهي از ميراث تاريخي بشريت هستند. مردم بومي به اكثريت زبانهاي جهان صحبت كرده همچنين وارث و انتقالدهنده دانش زياد، هنرهاي گوناگون و سنتهاي فرهنگي و مذهبي هستند. مردم بومي عمدتا به بخشي از جوامع بشري گفته ميشود كه هنوز بر پايه دانش و سبك زندگي سنتي گذران عمر ميكنند. معمولا در جوامع بومي آهنگ توسعه كندتر از جوامع ديگر است.
>
> علت اين كندي آن است كه عموما جوامع بومي بر پايه يافتهها و دانش سنتي خود و همچنين برقراري تعادل بين داشتهها و نيازهاي جامعه شان راه توسعه را پيش ميگيرند.به نوعي ميتوان گفت كه جوامع بومي به پايداري توسعه بيش از ساير جوامع توجه ميكنند.توجه جوامع بومي به منابع طبيعي به عنوان مهمترين اهرم توسعه، باعث شده تا مجامع علمي جهان امروزه توجه بيشتري به دانش بومي نشان دهند.
>
> اما آنچه اهميت وجود مردم بومي در هر جامعهيي را صد چندان ميكند اين است كه وجود اين افراد باعث حفظ هويت فرهنگي جامعه ميشود، هر جامعهيي كه از مردم بومي خود فاصله بگيرد و به بهانه توصعه دانش و وارد شدن به عرصههاي تازه تكنولوژي مردم بومي خود را به انزوا رانده و آنها را ناديده انگارد، قطعا در برابر هجوم فرهنگهاي بيگانه بسيار آسيب پذيرتر خواهد بود.
>
> شايد به همين خاطر است كه سازمان ملل متحد روز نهم اوت را به عنوان روز جهاني مردم بومي اعلام كرده است. هر كشور براي حفظ هويت و فرهنگ خود نيازمند حضور مردمان بومي است.اين در حالي است كه حتي بسياري از دانشمندان معتقدند علوم انساني و روانشناسي بايد در هر جامعهيي بوميسازي شود تا بتواند بطور جدي در افراد جامعه تاثير گذاشته و عامل رشد و شكوفايي فرهنگي و علمي جوامع مختلف بشري باشد.
>
> 370 ميليون مردم بومي
>
> بر اساس آمارهاي جهاني تخمين زده شده كه بيش از 370 ميليون نفر مردم بومي در سراسر جهان زندگي ميكنند. جمعيتي كه استحقاق بيش از جشن هيا نمادين و سخنرانيهاي سمبليك يك روزه را دارند. مردمان بومي در تمامي جوامع سالها سركوب شدهاند، غافل از اينكه شناسنامه هر جامعه و تنها نگهبان و نگهدار فرهنگ اصيل جوامع انساني همين آدمهاي بومياند، آنها نياز مند ابزار جامع براي دفاع از خود، روش زندگي و آرزوهايشان هستند.
>
> تقريبا يك نفر از هر ۱۰ مردم بومي در جهان با فقر مطلق مواجهاند. احتمال اينكه بوميان خدمات بهداشتي و آموزش ناكافي داشته و حتي اين خدمات را دريافت نكنند، بسيار زياد است. منافع طرحهاي توسعه اقتصادي غالبا به آنان نميرسد و به اندازه كافي نيازها و سنتهاي ويژه آنان را در نظر نميگيرند. ساير فرآيندهاي تصميمگيري غالبا تحقيرآميز يا بيتفاوت نسبت به سنتها و مشاركت بوميان است. در نتيجه قوانين سياستهاي طراحي شده به وسيله اكثريت كه كمترين توجه را به ملاحظات بوميان دارد غالبا موجب اختلافات سرزميني و درگيريها بر سر منابع طبيعي ميشود كه اين مسائل روش زندگي و حيات مردم بومي را تهديد ميكند.
>
> بوميــان ايــران و محروميـت ها
>
> اما آنچه كه مسلم است در ايران مردم بومي هم مانند بسياري ديگر از نشانههاي فرهنگ و تاريخ ايران از سوي مسوولان ناديده گرفته شدهاند، خيلي از شهرهاي معروف ايران كه زماني به عنوان شهرهاي تاريخي از آنها نام برده ميشد، حالا هر كدام به شهرهاي بزرگ با زندگي مدرن تبديل شدهاند و مردمان بومي را به گوشهيي دور راندهاند.
>
> بوميان مناطق مختلف ايران سالهاست كه به فراموشي سپرده شدهاند، آنها از ابتداييترين حقوق خود محرومند، شهرهاي بزرگ و زندگي شهر نشيني آنها را به حاشيه رانده، سنت و فرهنگشان به دست فراموشي سپرده شده و خيلي از آنها حتي ديگر نميتوانند فرزندانشان را با همان سنت و آداب و رسوم تربيت كنند. حال سوال اينجاست مسوولاني كه نگران تهاجم فرهنگ بيگانه به كشور بوده و آشكارا ميدانند كه كشورهاي ديگر سعي در نفوذ فرهنگي به ايران دارند، بدون توجه به فرهنگ بومي مردمان ايران به فكر راهكارهاي ديگري براي مقابله با اين تهاجم فرهنگي هستند، راههايي كه بارها و بارها امتحان شده و اغلب هم به نتيجه نرسيده است.
>
> در حالي كه توجه به مردم بومي هر منطقه، فراهم آوردن شرايط زندگي مناسب زندگي براي آنها، دور كردن سايه فقر و ناكامي از زندگي اين افراد و پرورش فرهنگ آنان مهمترين راه براي مقابله با بيتوجهي افراد جامعه به هويت و فرهنگ بومي است كه قدمتي چندين و چند هزار ساله دارد.
>
> محرومترين بوميان ايران
>
> اما محروم ترين بوميان ايران مردمي هستند كه در مناطق جنوبي زندگي ميكنند. براي نمونه بايد به مردم بومي كيش اشاره كرد. اين جزيره كه براي همه ما تداعيكننده هتلهاي لوكس و پاساژهاي پر زرق و برق است، زماني محل زندگي مردم بومي اين جزيره بوده، مردمي كه چند كيلومتر دورتر از تمام زرق و برق اين جزيره جنوبي در منطقه كوچكي به نام سفين زندگي ميكنند و از راه ماهيگيري به سختي روزگار ميگذرانند.
>
> بيشتر شهرهاي ايران چنين وضعيتي دارد، مركز نشينان هر شهر و استان از امكانات رفاهي بهره مندند در حالي كه مردم بومي حداقلها را هم به سختي به دست ميآورند و اين رويه تاريخي دارد به قدمت توسعه شهرها و راه افتادن چرخ صنعت و تكنولوژي در جامعه بشري!
>
> اين قصه بسياري از ديگر بوميان جنوب است، مردم بومي قشم، بندرعباس، خرمشهر و خلاصه تمام بوميان خطه جنوب مردم محرومي هستند كه دور از توجه جامعه و مسوولان زندگي خود را به سختي ميگذرانند، اما همچنان به فرهنگ و سنتهاي خود پايبند مانده و سعي ميكنند فرزندانشان را هم با همين فرهنگ و آداب، تربيت كنند، هر چند كه طي سالهاي اخير بسياري از آنها به دليل اينكه اجازه آموزش به زبان مادري و برگزاري مراسمها خاص فرهنگي خود را نداشته چنين آرزويي تقريبا برايشان محال شده و به همين خاطر است كه بسياري از فرهنگهاي بومي اقوام ايراني يا نابود شدهاند يا در حال نابودياند.
>
> گذاري بر فرهنگ نخستين بوميان ايران
>
> ايران باستان سرزمين پهناوري بوده است كه از هزاران سال پيش در آن زندگي شروع شده است. گرچه آگاهي ما از چگونگي زندگي آنها ناچيز است ولي بازماندههاي آثار زنگي اين مردم كه توسط باستان شناسان به دست آمده است تا اندازهيي ما را با شكل زندگي و باورهاي آنها آشنا ميسازد. پژوهشگران، نژاد بوميان ايران را آسيايي ناميدهاند.
>
> در نظر آنها آسيايي، نژادي است كه نه به دسته سامي نژادها بستگي دارد و نه به نژاد هند و اروپايي. همه مردم اين نژاد در آن دوران به زبان پيوندي سخن ميگفتند. پيوندي زبانهايي را گويند كه در آن پيشوند و پسوند وجود ندارد.
>
> در ميان بعضي از تيرههاي بوميان ايران، از جمله در ميان طايفه گوتي، كه از كوه نشينان ساكن در دره كردستان بودند، زن، فرمانده سپاه بود. وضع سياسي بوميان ايران بستگي به دستهبندي خانوادهها داشت و رييس اين خانواده را از ميان خود انتخاب ميكردند. تا مدتها انديشه تمركز قدرت در دست يك فرد يا يك رييس، كه بعدا شاه ناميده شد، در ايران به وجود نيامد.
>
> اين وضع سياسي و شكل طبيعي سرزمين ايران باعث شد كه اقوام و قبيلهها از اختلاف و درگيري كه نتيجه آن جنگ و خونريزي باشد پرهيز كنند و به توسعه زندگي و تكامل در تمدن خويش بپردازند.زندگي آرام بوميان ايران در اين هنگام با مهاجرت تيرههايي از نژاد ديگري روبرو شد. آنگاه همراهي متقابل فرهنگهاي آنها در تاريخ و زندگي مردم اين سرزمين فصلي تازه به وجود آورد.

No comments:
Post a Comment